BTmusic

BTmusic

باتو موزیک
BTmusic

BTmusic

باتو موزیک

ترجمه فارسی کتاب حقیقت زندگی( truth of life) احمد هولسی ۱

1

 1

 انسان ، جهان ، دانشگاه ، اسلام

 ما در دنیای پیله خود زندگی می کنیم.  با این حال فکر می کنیم پیله ما واقعی است

 دنیا!

 اگر بخواهید از کسی بپرسید ، "اکنون کجا زندگی می کنید؟"

 آنها به شما جایی روی زمین خواهند گفت.  اگر بخواهید بگویید ، "پس تو

 از فضا؟"  آنها خواهند گفت ، "چرا ، البته نه.  من از زمین هستم! "

 اما زمین کجاست؟  اگر واقع بینانه صحبت کنیم ، ما فقط یک لکه در آن هستیم

 کیهان ، یک قطعه فضای بی نهایت کوچک است.  اما ، به دلیل قدیمی بودن ما

 شرطی سازی ، ما ترجیح می دهیم باور کنیم که در یک جهان ثابت زندگی می کنیم

 که خورشید و جهان به جای آن ، به دور ما می چرخند

 تصدیق جایگاه ما در وسعت بیکران فضا!  با وجود

 با کشف روزافزون دانش مدرن ، ما هنوز نمی توانیم آن را بشناسیم

 از حقایق خاص!

 "ما از زمین هستیم!"  ما میگوییم.

 اگر از سن شما س askedال شود ، با یک شماره پاسخ می دهید:

 سی ، چهل ، پنجاه… اما آیا واقعاً سن شما این است؟  به چه مرجعی

 آیا این تعداد اعمال می شود؟

 زمین با فاصله تقریبی 150 میلیون کیلومتر می چرخد

 در اطراف خورشید ، که تقریباً 1،333،000 برابر ما بزرگتر است

 زمین.  وقتی زمین 30 بار به دور خورشید می چرخد ​​، می گوییم که هستیم

انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 2

 30 ساله.  به عبارت دیگر ، منظور ما این است که بگوییم ، "از زمان تولد من ،

 زمین 30 بار به دور خورشید چرخیده است. "  بنابراین ما "خود را" اندازه گیری می کنیم

 سن.

 اما در این میان ما کاملاً نادیده می گیریم یا شاید کاملاً هستیم

 غافل از یک واقعیت مهم:

 روشی که ما آن را می بینیم ، تک تک ما موجود هستیم

 در جهان پیله ما و ما در حال ساختن بین پیله هستیم

 ارتباطات بین یکدیگر.  ارتباطات ما بر اساس است

 یا مجموعه مقادیری که پیله خودمان را یا دیگری را متصل می کند.

 ما کاملاً از واقعیت ، ابعاد واقعی آن غافل هستیم

 وجود خارج از جهان پیله ما!

 شاید ما نمی خواهیم از آن آگاهی داشته باشیم ..

 شاید ما می ترسیم ... می ترسیم که فکر کنیم ، از تبدیل شدن می ترسیم

 سردرگم.  از چیزهای ناشناخته می ترسیم ، از چیزهایی که احساس می کنیم نخواهیم بود

 قادر به درک یا غلبه بر آن است.

 اما واقعیت های خارج از دنیای پیله ما چیست؟

 همه ما ملزم به یک حقیقت انکار ناپذیر هستیم: زمان ما روی زمین است

 محدود.  در برهه ای از زمان ، همه ما پیش خواهیم رفت.  همه ما تجربه خواهیم کرد

 آنچه معمولاً به آن مرگ می گویند!

 نکته ای وجود دارد که باید بدانیم:

 همانطور که زمین به دور خورشید می چرخد ​​، خورشید نیز به دور خورشید می چرخد

 مرکز کهکشان ما ، راه شیری.  زمین ما نیز هست ،

 همراه با خورشید ، در اطراف مرکز کهکشان ما می چرخد.  ما

 خورشید حدود 32 هزار سال نوری از مرکز ما فاصله دارد

 کهکشان و 255 میلیون سال طول می کشد تا یک چرخش کامل انجام شود.  که در

 به عبارت دیگر ، یک سال روی خورشید معادل 255 میلیون است

 سال روی زمین!

 بنابراین ، یک سال خورشیدی واقعی در واقع 255 میلیون سال زمینی است!  بنابراین ، اگر ما هستیم

 برای تعریف سن ما ، نه بر اساس سالهای زمین ، بلکه با توجه به

حقیقت زندگی

 3

 چرخش خورشید به دور مرکز کهکشان ، سپس در سال 255

 میلیون سال ما یک سال پیر می شدیم!

 ما در حال حاضر بر روی زمین وجود داریم ، اما در برخی از نقاط ، از طریق

 تجربه مرگ ، زمین قرار است از درک ما گم شود.

 زیرا درک ما از زمین بر اساس حواس پنجگانه ما است - آنچه می بینیم

 همانطور که زمین ، دنیای ما فقط به همان اندازه است که چشمهای فیزیکی به ما اجازه می دهند

 ببینید و تجربه کنید!  دید ما محدود به پهنای باند باریک است

 4000 تا 7000 آنگستروم!  همه آنچه که ما می بینیم و به عنوان "موجود" تعریف می کنیم

 در نتیجه تفسیر مغز ما از رهگیری است

 طول موج در این محدوده.  از طرف دیگر ، دامنه شنوایی ما

 فقط بین 16 تا 16000 هرتز است.  آنچه ما به عنوان صدا درک می کنیم ، است

 محدود به طول موج در این محدوده.  به همین ترتیب ، برداشت ما از

 جهان ، و قضاوت ما در مورد اینکه آیا چیزی وجود دارد یا وجود دارد

 وجود ندارد ، مبتنی بر این حواس بسیار محدود است.  در واقعیت ،

 دامنه وجود خارج از این پهنای باند بی نهایت است!  با توجه به ما

 جهل محض ، ما تمام آنچه خارج از ادراک ماست را فرض می کنیم

 محدوده وجود ندارد.

 زمینی که ما در آن زندگی می کنیم خارج از محدوده سقوط خواهد شد

 درک پنج حس ما از مرگ ، و بنابراین تبدیل می شود

 برای ما غیرقابل تصور است ، اما ما با چه چیزی به حیات خود ادامه خواهیم داد

 به عنوان روح ، اجرام منجمد یا نورانی ما در داخل شناخته می شود

 میدان مغناطیسی زمین ، و منوط به کشش مغناطیسی زمین است

 خورشید .1

 حتی اگر ارتباط بدنی ما به پایان برسد

 مرگ ، بدن روح ما به زندگی در فون آلن ادامه خواهد داد

 کمربند تابشی در معرض میدان مغناطیسی زمین در داخل است

 سکوی خورشید ، همانطور که در حال حاضر این کار را می کنیم.  با این حال

 زمین در این حالت جدید وجود برای ما قابل درک نخواهد بود.  ما

 زندگی ما را بر روی سکوی شعاعی خورشید ادامه خواهد داد ، فقط این

 زمان را با درک روح و نه احساس بدنی مان

 ادراک

  1 توضیح مفصلی درباره چگونگی تولید روح و بدن توسط مغز ارائه شده است

 در ذات انسان ، انسان روح جن و اصول ضروری آورده شده است

 اسلام توسط احمد هلوسی.


انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 4

 بنابراین ، اگر زمین از دید ما ناپدید شود ، با کدام بعد

 زندگی مقید خواهیم شد؟

 اگر در این زمان مفهوم زمان زمینی نامعتبر است ، اما ما

 به دور خورشید بچرخید ، آیا ما مشمول منطقه زمانی خواهیم بود؟

 مربوط به خورشید، خورشیدی؟  یعنی 255 میلیون سال معادل یک سال در سال خواهد بود

 دیدگاه فعلی ما!

 با فرض اینکه 70 سال روی زمین زندگی کنیم ، این رقم چه خواهد بود

 برای ما وقتی می میریم؟  از آنجا که ما مشمول منطقه زمانی خواهیم بود

 از خورشید ، و یک سال از نظر خورشید 255 میلیون سال است ،

 پس 70 سال معادل 8.6 ثانیه خواهد بود.  یعنی کسی

 که در 70 سالگی می میرد و به بعد بعدی زندگی منتقل می شود -

 محدود به منطقه زمانی خورشید - قرار است بگوید ، "من چه مدت طول کشید

 روی زمین زندگی می کنی؟  آیا زندگی من بیش از یک رویا نبود؟ "

 در قرآن ، این مورد با آیه ، "روزی که می بینند" اشاره شده است

 آن ، مثل اینکه آنها (در جهان) باقی نمانده باشند ،

 به جز زمان غروب خورشید یا گرگ و میش. "2 کلمه اصلی استفاده شده است

 برای غروب آفتاب یا گرگ و میش ashiyya است ، که برابر است با زمان

 نماز عصر  همانطور که شناخته شده است ، این دوره کوتاه قرمزی در است

 آسمان پس از غروب خورشید ناپدید می شود  زمانی که خورشید دیگر نیست

 قابل مشاهده است ، اما نور آن کاملا ناپدید نشده است.  فقط زمان کوتاه

 لحظاتی قبل از تاریکی

 وقتی به آسمان و سرخی خورشید تازه غروب شده نگاه می کنی

 ناپدید می شود ، و اگرچه هنوز هم می توانید چیزهای اطراف خود را ببینید ،

 ناگهان تاریکی فرو می رود ... این کوتاه است که احساس می شود

 وقتی شخصی می میرد ، منطقه زمانی زمین را ترک می کند ، وارد منطقه می شود

 بعد قبر و به منطقه زمانی قبر تبدیل می شود

 آفتاب!

 وقتی در خواب می خوابیم ، بر اساس زمینی و جسمی

 حس و مفهوم فعلی ما از زمان ، رویاهای ما حدود 40 تا دوام دارند

 50 ثانیه  اما ، در حالی که در خواب هستیم ، این چند ثانیه احساس می شود

 بسیار طولانی.  با این وجود ، وقتی بیدار می شویم و به فکر خودمان هستیم

 رویا ، می گوییم این یک رویا بود ... چند ثانیه کوتاه

 دیگه هیچی

  2 قرآن 79:46

حقیقت زندگی

 5

 به همین ترتیب به ما گفته می شود که وقتی می میریم و به سمت

 بعد بعدی وجود یا بعد خورشید ، به دنبال

 به زندگی خود در زمین می خواهیم بگوییم ، "مثل اینکه ما بودیم

 (فقط در یک زمان غروب خورشید یا گرگ و میش) در جهان باقی ماند. "  این

 واقعیتی است که در آیه 49 فصل فصل النازیت در ما آشکار شده است

 قرآن.  از طرف دیگر ، به ما نیز گفته می شود:

 "آنها خواهند گفت ،" ما یک روز یا بخشی از یک روز ماندیم ؛ بپرسید

 کسانی که حساب می کنند.

 او گفت ، "اگر فقط خودت باشی ، فقط مدتی کوتاه آنجا بودی

 می دانست! "" 3

 خواب چند ثانیه ای یا زمان غروب خورشید به چه معناست

 روز بعد ما؟

 مرگ قرار است ما را "درک" کند که 70 سال عمر ما ادامه دارد

 طول زمین فقط 8.6 ثانیه خورشید بود!

 تمام مبارزات ما بر روی زمین ، غم ها ، جنگ های ما همه در درون ماست

 این چند ثانیه!

 و توجه داشته باشید که این دوره 70 ساله مربوط به زندگی ناخالص است

 طول!  دوران کودکی ، جوانی ، پیری ، پیری همه اینها گنجانده شده است.  بنابراین ، اگر ما هستیم

 دوره خالص ارزیابی آگاهانه زندگی ، چند

 ثانیه باقی مانده است؟

 از نظر اسلام ، زندگی ما در زمین تنها برای این منظور است

 آماده شدن برای زندگی پس از مرگ ؛  برای ساختن روح و بدن و

 در حال توسعه منابع سفر زندگی ما پس از مرگ.

 از طریق مرگ ما "ابعاد را تغییر خواهیم داد"!  و زندگی در آن

 ابعاد باید تا روز رستاخیز ادامه یابد.  یعنی میلیون ها و میلیارد ها

 سال ها!  در حالی که زمانی که ما در اینجا می گذرانیم ، از نظر منطقه زمانی خورشید ،

 چند ثانیه است!

 در واقع ، ما اکنون در سکوی شعاعی خورشید زندگی می کنیم ،

 زیرا هر شکلی روی زمین زندگی خود را از انرژی خورشید حفظ می کند.  که در

  3 قرآن 23: 113-114


انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 6

 به عبارت دیگر ، صفت زندگی خداوند باعث زنده شدن و تغذیه ما می شود

 پرتوهای نوری که از خورشید به زمین ما می رسند.

 بنابراین ، ما روی سکوی خورشید زندگی می کنیم ، در درون آن زندگی می کنیم

 سکوی خورشید ، و ما می میریم و ابعاد را تغییر می دهیم ، دوباره در

 سکوی خورشید

 کلمه "Doomsday" ممکن است ابعاد و انواع مختلفی را نشان دهد

 از تحولات ، و تا زمان رستاخیز مطلق است

 به طور مداوم خود را به همین ترتیب نشان می دهد.  با این حال ، به دلیل

 محدودیت پنج حس ما ، ما از آن بی خبریم.  برای ارزیابی ما از

 زندگی مانع می شود ...

 بنابراین ، کسی که 70 سال زندگی می کند باید در این دوره چه کند ،

 که در واقع معادل فقط 8 ثانیه یا بیشتر است؟

 اگر ما دانش و بینش داریم ، باید از آن شناخت داشته باشیم

 در واقع میلیاردها کهکشان مانند کهکشان راه شیری در جهان وجود دارد.

 و فاصله این کهکشان ها را نمی توان درک کرد یا

 با مفاهیم اندازه گیری ما درک می شود.  اینها را بیان می کنیم

 مقادیر با ارقام ریاضی است ، اما ما هیچ واقعی نداریم

 درک اینکه این فاصله چیست ، زیرا فراتر از انسان است

 ادراک

 میلیاردها کهکشان دیگر و فاصله های بین آنها را فراموش کنید

 کهکشان خود ما فقط 400 میلیارد ستاره را تشکیل می دهد - حتی این

 فراتر از درک ماست!

 در حال حاضر حدود 5 میلیارد4 انسان در سیاره زمین وجود دارد.  اگر ما

 با در نظر گرفتن همه انسانهایی که این تعداد را ضرب می کنند

 در طول اعصار روی زمین زندگی کرده است ، 50 میلیارد خواهد بود

 مردم!  اما از نظر علمی تأیید شده است کهکشان راه شیری

 کهکشان تقریباً 400 میلیارد ستاره را تشکیل می دهد.  بنابراین ، اگر بخواهیم

 هر کس را به ستاره ای در کهکشان خود بفرستید که ما فقط جمعیت خواهیم کرد

 50 میلیارد از این ستاره ها.  در شیری 400 میلیارد ستاره وجود دارد

 مسیر!

 من این اطلاعات را برای ارائه ایده ای از کهکشان و

 وسعت فضایی که در آن زندگی می کنیم.  حالا چقدر ابتدایی را در نظر بگیرید

  4 این در سال 1990 نوشته شده است.


حقیقت زندگی

 7

 تصور این است که فکر کنیم خدای خارج از کهکشان ما یا در آن قرار دارد

 کهکشان ، در صورت فلکی جبار یا جاهای دیگر بگویید!  این است

 مفهوم بدوی محمد صلی الله علیه و آله سعی کرد 1400 سال را ریشه کن کند

 پیش!  او تلاش کرد تا حقیقت را از طریق قرآن برجسته کند ، و گفت ، "لا

 ilaha illaAllah: هیچ خدایی و خدایی وجود ندارد.  فقط الله است! »5

 یعنی هیچ خدایی در فضا وجود ندارد - این مفهوم نامعتبر است -

 و ، به همین ترتیب ، انجام یا ارائه چیزهایی برای این خدای خارجی نیز یک امر است

 مفهوم نامعتبر  چنین خدایی در انتظار چنین چیزهایی نیست.  وجود دارد

 فقط الله!  تنها یک آگاهی جهانی وجود دارد که داشته باشد

 جهان و شاید حتی جهانهای دیگر را نشان داد

 ما بی خبریم!  با این آگاهی ، از طریق دانش آن است

 و در دانش خود ، که جهان بی نهایت ، کهکشان ها و موجودات

 زنده شده اند و قابل درک شده اند.  بنابراین ، هر موجودی

 می توانند خدا را در ذات خود پیدا کنند ، زیرا همه و همه یک انسان هستند

 تجلی دانش و واقعیت الله!

 هیچ خدایی در خارج و فراتر از شما وجود ندارد!  الله آورده است

 همه چیز از وجود خودش وجود دارد ، بنابراین هر

 فرد می تواند خدا را در ذات خود پیدا کند و احساس کند!

 این درک از خدا نقطه اصلی و اساسی اسلام است!

 پیام مشترک همه رسولان و نبی ها "لا اله الا الله" است.

 در حقیقت روایتی که ‘لا اله الا الله بر دروازه های آن نوشته شده است

 Paradise ’با اشاره به این حقیقت است.

 نبی ها و رسولان الله به آنها اطلاع داده شده است

 مردم هیچ مفهومی به عنوان خدا وجود ندارد و بنابراین همه اعمال در

 نام یک خدای خیالی خارجی بی فایده است.  فقط الله هست

 هر یک از آنها توصیه های مختلفی را به مردم ارائه داده اند

 به آنها اختصاص داده می شود ، بسته به سطح آنها

 درک و توسعه

 و اکنون برای حقیقت زندگی ... سعی کنیم درک کنیم

 "سیستمی" به نام "اسلام" که در علم خداوند ایجاد شده و عرضه شده است

 ما به عنوان "دین"

 ما ، گونه های انسانی ، در سیاره ای که زمین می نامیم ظهور کرده ایم ،

 درون منظومه شمسی درون این کهکشان خاص به نام شیری

  5 برای جزئیات بیشتر به Muhammad’s Allah نوشته احمد هلوسی مراجعه کنید.


انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 8

 مسیر.  اما ما نه درخواستی برای موجودیت داده ایم و نه از ما خواسته شده است

 آیا ما می خواستیم

 من در راه شیری به زندگی آمدم ، اما از من س ifال نشد که آیا می خواهم؟

 در این کهکشان خاص زندگی کنم ... در داخل کهکشان راه شیری ، من آمدم

 زندگی در این منظومه شمسی ، اما از من س ifال نشد که آیا این خورشید خاص است؟

 سیستم اولویت من بود ... من روی سیاره زمین زندگی کردم ، اما اینطور بود

 در این مورد چیزی نپرسیدم ... این هم خارج از من بود

 انتخاب و اراده ... از من س askedال نشد که می خواهم در کدام قاره قرار بگیرم

 به زندگی هم بیایید!  من درست در اواسط ترکیه در ترکیه زندگی کردم

 آسیا و اروپا ، مکانی به نام اوراسیا.  اما از من نپرسیدند که کجاست

 ترکیه من می خواستم زنده شوم و هیچ کدام از من سال نشدند

 ملیت ، جنسیت ، دین یا جامعه ای که می خواستم از آن باشم!  من

 درست در وسط استانبول ، در Cerrahpasa به زندگی رسید

 ناحیه!  اما حتی از من نپرسیدند که می خواهم کدام خانواده را به دنیا آورم

 یا کدام مجموعه از ژن ها را می خواستم داشته باشم!  من خودم را متولد a یافتم

 مادر به نام "Adalet"!  من با ژن های یک والای عالیقدر خوشبخت شدم

 خانواده ، به عنوان یک مرد متولد شده ، همه بدون انتخاب من!  نه جنسیت من

 و هیچ یک از خصوصیات جسمی یا فکری من انتخاب من نبود.  که در

 کوتاه ، هیچ چیزی که به من عطا شده نتیجه من نیست

 انتخاب یا اراده!  من تازه خودم را در این مرحله یافتم!

 در جستجوی موجودی که می توانم از او بپرسم ، "چرا من اینجوری هستم؟"  من

 سرم را بلند کنید و خورشید را ببینید ، که 150 میلیون کیلومتر دورتر است و

 1،333،000 بار بزرگتر از زمین ... دید من نمی تواند به آن برسد ... من

 درک مطلب نمی تواند عظمت آن را درک کند!  و سپس آنجا به من گفتند

 400 میلیارد ستاره دیگر هستند ، دقیقاً مانند خورشید فقط در کهکشان ما ...

 چه کسی را در این وسعت بیکران برگردانم.  از کی بپرسم

 "چرا" و "چگونه"؟ ... کسی را پیدا نمی کنم!  من با خودم مانده ام ،

 و چاره ای ندارم جز اینکه خودم را آنگونه که هستم بپذیرم.  بعد میگم

 برای خودم ، "بگذارید سعی کنم این سیستم را که در آن هستم درک کنم

 به بهترین توانایی جسمی و ذهنی من متولد شده ام. "

 برای تغییر گذشته کاری نمی توانم انجام دهم.  تنها کاری که می توانم انجام دهم

 در این مرحله نوع آینده ای را که در انتظار من است و از این رو درک می کنم

 زندگی من را بر این اساس زندگی کنم - حداقل بعد از این مرحله از انتخاب خود استفاده کنم ،

 تا برای آینده ای آماده شوم که بتوانم در آن صلح و آرامش باشم.

 وقتی به حقیقت زندگی نگاه می کنم ، این چیزی است که می بینم: من در یک وجود دارم

 جهانی که من از واقعیت واقعی آن بی اطلاع هستم ... و در یک زمان


حقیقت زندگی

 9

 برای من ناشناخته ، من می خواهم از این دنیا جدا شوم ... اما آیا من

 موجود نمی شود؟  از آنجا که هیچ چیز "موجود" نخواهد شد

 "موجود نیست" و هر آنچه وجود دارد به نوعی دچار می شود

 تحول و زندگی خود را در یک بعد جدید و تحت ادامه می دهد

 با توجه به این منطق ، شرایط جدید زندگی را می دانم که

 آگاهی نیز متحول می شود و من ادامه خواهم داد

 زندگی من در شرایط جدیدی از زندگی در شرایط جدید زندگی.

 آنها این مرگ را صدا می کنند ...

 مرگ… تجربه ای که منتظر تک تک آنهاست

 ما

 از نظر قرآن ، مرگ رویدادی است که "باید چشیده شود":

 "هر آگاهی فردی طعم مرگ (زندگی بدون) را خواهد چشید

 یک بدن بیولوژیکی تا ابد ادامه خواهد یافت). "6

 بنابراین ، بعد از چشیدن طعم مرگ ، "من" به زندگی "تو" ادامه می دهد

 به عبارت دیگر ، من زندگی خود را بدون مواد بیولوژیکی ادامه خواهم داد

 بدن ، زیرا ارتباط من با این بدن قطع خواهد شد.

 با این حال ، زیرا من تمام بدن خود را با این بدن شناسایی کرده ام

 زندگی و بارگذاری داده ها به آگاهی من طوری که انگار دیگر نیستم

 از این بدن ، وقتی این ارتباط قطع شود ، به نظر می رسد که

 من زنده به گور می شوم ، احساس می کنم کاملاً آگاه ، آگاه و

 زنده وقتی من را دفن می کنند!  آنها می خواهند من را زیر خاک بگذارند

 و من را با خاک بپوشانید ، و من قصد دارم همه اینها را تماشا و احساس کنم

 سپس من به قلمرو قبر منتقل خواهم شد ... این همان است

 واقعه ای که قرآن از آن به عنوان "چشیدن مرگ" یاد می کند!

 رسول الله (ص) درباره چگونگی یک شخص به عمر (ره) گفت

 در حین دفن به دیدن افراد اطراف خود ادامه می دهد و از آنها می شنود

 پس از قرار دادن در داخل قبر ، خواستار شد ، "ای عمر ، تو ادامه می دهی

 زندگی شما در گور با همان شعور و

 درک به عنوان آگاهی و درکی که دارید

 امروز اینجا! "  و او قبور کسانی را که در این قبرستان مرده اند صدا می زند

 جنگ بدر ، و هنگامی که کسانی که فکر می کنند مرده اند می گویند ، "چرا

 آیا شما با مردگان صحبت می کنید ، آیا آنها می توانند شما را بشنوند ، ای رسول الله؟ "  او

  6 قرآن 3: 185


انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 10

 پاسخ می دهد ، "در واقع ... آنها مرا بهتر از آنها می شنوند و می فهمند

 روش شما این است و آنها حرف من را تأیید می کنند! "

 بنابراین ، به فکر کشته شدگان نباشید.  آن ها هستند

 زنده و آگاه!  با این حال ، از بدن آنها دیگر استفاده نمی شود ،

 آنها نمی توانند از طریق بدن فیزیکی خود با ما تماس بگیرند.  ولی

 آنها درک کاملی از ما دارند  به همین دلیل است که مفید است

 از شخصی که تازه فوت کرده دلجویی کند.

 مرگ دروازه ورود به بعد جدیدی از زندگی است!  و در این جدید

 بعد زندگی ما یک بدن اختری یا موج جدید خواهیم داشت که در

 اصطلاحات مذهبی به عنوان "روح" ذکر شده است. اما بیشترین

 نکته مهم این است که ما به طور مداوم و همزمان در حال ساخت هستیم

 روح و روان ما در این دنیا توسط و از طریق بیولوژیک فعلی ما

 مغز  به همین دلیل است که در حدیثی گفته شده است: "جهان همان است

 زمین کاشت آخرت ؛  آنچه را که در اینجا می کارید ، درو خواهید کرد

 پس از این."  یعنی بدنی که در اینجا تولید می کنید و می سازید ، شما

 از آنجا استفاده خواهد کرد!  بهانه ای برای شکایت از بدن خود نخواهید داشت

 آنجا ، زیرا خودتان آن را با مغز خود طراحی و ساخته اید

 در این دنیا!

 وقتی به سکوی زندگی پس از مرگ می رسیم ، سکوی جهان

 خورشید ، هر یک از ما می خواهیم این حقیقت را ببینیم و بگوییم ، "کاش می توانستم

 به دنیا برگردم و کارهایی را که از آنها غافل شده ام انجام دهم و دارم

 فرصتی برای ساختن جسم روح تازه ، بنابراین مجبور نیستیم تحمل کنیم

 با پریشانی اینجا! "

 قرآن می فرماید:

 "هنگامی که مرگ به یکی از آنها رسید ، او می گوید ،" خاخام من ، بفرست

 من (به زندگی دنیوی)  تا بتوانم در

 آن چیزی که پشت سر گذاشتم (یعنی یک زندگی وفادار که به آن توجه نکردم یا

 اهمیت دادن به؛  پتانسیلی که من استفاده نکردم و

 فعال کنید).  نه  (برگشتن غیرممکن است!) سخنان اوست

 بی اعتبار!  (درخواست وی در سیستم شناخته نشده است) و پشت سر

 آنها یک مانع است (یک ایستگاه ، تفاوت بعد) تا

 روزی که آنها زنده می شوند (آنها نمی توانند برگردند ؛


حقیقت زندگی

 11

 تناسخ ، متولد شدن برای یک زندگی دنیوی دیگر ، چنین نیست

 ممکن است!). "7

 طبق قرآن و رسول الله ، تناسخ ، یا

 به شکل دیگری به این دنیا برگردیم و دیگری داشته باشیم

 شانس انجام برخی اعمال کاملاً ممکن نیست!  ما

 به هر کاری که در دنیا انجام دادیم مقید خواهیم بود.  اما واقعیت ما چیست

 شانس دستیابی به این زندگی ابدی در آینده در این جهان است؟

 طبق درک ما ، 20 سال ، 30 سال یا شاید 50 سال

 یا 60 سال ... اما همه اینها فقط چند ثانیه حساب می شوند

 از سکوی خورشید

 بنابراین ، ما فقط چند ثانیه فرصت داریم تا به وضعیت زندگی برسیم

 برای میلیون ها و میلیارد ها سال دوام خواهد آورد.  یا می خواهیم امتحان کنیم

 و این را بفهمیم و زندگی خود را بر این اساس زندگی کنیم یا نه

 برای این حقیقت مهم است و میلیاردها نتیجه تلخ آن را در پی خواهد داشت

 سالها

 لطفاً بگذارید تکرار کنم ، هیچ خدایی در آسمانها نیست که هست

 قصد دارد شما را برای لباس پوشیدن به روشی خاص به بهشت ​​خود بفرستد یا

 به جهنم او برای خشم او!  این را خوب تشخیص دهید!  فقط الله هست ،

 خالق جهانهای متعدد!  و بسیاری از دانشمندان و

 شخصیت های مذهبی از تفاوت بین خدا خبر ندارند

 مفهوم و واقعیتی که با نام الله مشخص می شود!  انتخاب این است

 مال ما!  ما ممکن است در این زمینه تاکنون چاره ای نداشته باشیم

 زندگی ماست ، اما از این مرحله به بعد ما با استفاده از خود رو در رو هستیم

 آگاهانه انتخاب کنید.  بنابراین ، یا باید خود را از همه پاک کنیم

 شرطی سازی گذشته و اعتقاداتی که از خود کسب کرده ایم

 حقیقت را جستجو کنید ، یا به طور کامل بیان کنید

 فکر را کنار بگذارید و مایل باشید با عواقب سخت آن روبرو شوید!

 ما باید واقعیت مرگ و آنچه باید انجام دهیم را درک کنیم

 به اندازه کافی برای زندگی در انتظار ما پس از آن آماده شود.  بر این اساس ،

 محمد صلی الله علیه و آله و سلم برخی اعمال را با توجه به مواردی توصیه کرده است

 حقایقی که بر او آشکار شد.  پایه و اساس این اعمال است

 سیستم باشکوه و منظمی است که ما بخشی از آن هستیم ، در آن است

 انطباق کامل با مکانیزم زندگی - برای جلب رضایت a

  7 قرآن 23: 99-100


انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 12

 خدا آنجاست!  رسول الله (صلی الله علیه وآله) ما را از سیستم در آگاه می کند

 که در حال زندگی هستیم و شرایط آن تا بتوانیم آن را درک کنیم

 و برای آینده خود آماده شویم ، مبادا با شدید مواجه شویم

 عواقب.  اقداماتی که رسول الله (صلی الله علیه وآله) توصیه کرده است

 ما به عنوان "عبادت" یا "نماز" شناخته می شویم که به یک خارجی هدایت نمی شوند

 خدای خدای ، صرفاً تجهیز و آماده سازی ما برای آینده مطلوب است

 زندگی ، بر اساس مکانیسم های "سیستم".

 ما می توانیم توصیه های او را جدی و محتاطانه بگیریم

 برای آینده خود آماده شویم ، یا حقیقتی را که نشان داده نادیده بگیریم و رد کنیم

 ما را با هزینه خودمان

 برای همه اعمال توصیه شده توسط رسول خدا (ص) این است

 چیزهایی که برای چیزهایی که قرار است با آنها روبرو شویم ضروری است.

 دین نظام است و نام این نظام اسلام است.  هیچ یک

 به هر حال می تواند آن را تغییر دهد ، به آن اضافه کند یا از آن کم کند.  رسول الله

 (صلی الله علیه و آله) این سیستم را بر اساس وحی الهی به ما اطلاع داده است.  او

 این صلاحیت را داشت که از جانب خدا صحبت کند ، اما این اقتدار دارد

 از زمان عزیمت بشر به بعد بعدی ، از انسان گرفته شده است.

 عقاید مذهبی شخصی (فتوا) کسی را مقید نمی کند!

 همه ، از حضرات ابوبکر (ره) و حضرت علی (ره) گرفته تا یک

 امروز فرد حق دارد نظرات خود را بیان کند و

 درک دین.  اما هیچ کس صلاحیت گفتگو را ندارد

 از طرف دین ، ​​الله یا قرآن.  بنابراین ، تنها مرجع

 الزام آور همه ما محمد (ص) است.

 محمد (صلی الله علیه و آله) همه را از جمله همه آینده مطلع کرد

 نسلها ، 1400 سال پیش از کارهایی که باید انجام دهیم. 

 مسئولیت هر فرد با خودش است.  تابع بودن

 دیگری به هیچ وجه فرد را از خود راحت نخواهد کرد

 مسئولیت ها

 احمد هلوسی

 آنتالیا ، 1990


13

 2

 خود را بشناسید - خود را کشف کنید

 واقعیت ضروری

 اساس همه دانش بر اساس شناخت خدا است. 

 دانش کسی که خدا را نمی شناسد بی معنی است.

 "آنها به سادگی ارزیابی (مظاهر

 صفات مشخص شده با نام) الله. "  8

 "آیا کسی را دیدی که خواسته های بی اساس خود را خدایی کرد و بنابراین

 که خداوند در راستای دانش خود گمراه کرد (فرض)

 و توانایی او را در درک واقعیت مهر و موم کرده و چشم انداز خود را پوشانده است؟ "9

 "به (تصور وجود) خدایی روی آورید (نمای بیرونی)

 مظاهر قدرت یا خود متوهم شما) غیر از خدا. "10

  8 قرآن 22:74

 9 قرآن 45:23

 10 قرآن 28:88


خود را بشناس - واقعیت اساسی خود را کشف کن

 14

 "بگو:" الله "و بگذار آنها در جای خالی خود سرگرم شوند

 گفتمان (دنیای واهی آنها) که در آن جذب می شوند. "11

 مشهود حقیقت است ، اگر فقط شما می خواهید ببینید ... این خود شخص است که

 وجود دارد ، اگر فقط شما می توانید نام خود را پاک کنید!  شما فکر می کنید وجود دارید ، اما این

 فقط فرض شماست!  حقیقت ذات شماست ، فقط اگر بتوانید

 خودت را ببین'!

 من یکی از کتابهایم را محمد (ص) نامیدم.  برخی ممکن است آن را پیدا کنند

 کمی چشمگیر  آنها ممکن است تعجب کنند ، "چرا نام آن را فقط الله نمی گذارند ، چرا

 محمد الله؟ "  به همین دلیل اکثریت مردم استفاده می کنند

 این نام برای اشاره به خدایان تصور شده خودشان است!  آنچه آنها اشاره می کنند

 زیرا "الله" در سر آنها هیچ ارتباطی با واقعیت خداوند در آن ندارد

 همه.  متأسفانه اکثریت این افراد که زندگی خود را پایه گذاری می کنند

 در اطراف خدایان فرض شده خود ، در حال از دست دادن شدید هستند

 و وقتی آنها متوجه می شوند چنین خدایانی وجود ندارند ناامید شوند.

 در Muhammad’s Allah سعی کردم چگونگی و چرا نبودن خدا را توضیح دهم

 "خدا" به معنای عام ، و آن تصورات سنتی از خدا ،

 بر اساس شرطی سازی قدیمی ، هیچ ارتباطی با واقعیت ندارند

 محمد (صلی الله علیه وآله)

 همه ، از حداقل توسعه یافته تا پیشرفته ترین ، دارای یک

 درک یک خدا ... خدایی که آنها را دوست دارند و احترام می گذارند ، یا می گیرند

 گهگاه از او عصبانی می شود ... گویی که او پدر خیرخواهی است

 نشسته بر روی یک ستاره یا سلطان باشکوه در آسمان ها - در حالی که آنها با

 دیدگاههای گسترده تر ادعا می کنند چنین خدایی وجود ندارد و اعلام می کند که وجود ندارد

 ممنان

 درک این نکته مهم است که روشهای توصیه شده توسط

 رسول خدا (صلی الله علیه وآله) همان چیزهایی است که قرار است رخ دهد

 برای شخصی در زندگی خود پس از مرگ لازم است تا در سعادت زندگی کند

 و در معرض آسیب قرار نگیرید.  اینکه آیا فرد از آن سو استفاده می کند

 این توصیه ها یا نه ، عواقب آن او را به تنهایی مقید می کند.

 از این رو قرآن می گوید ، "هیچ اجباری در (پذیرش وجود ندارد)

 از) دین (نظام و نظم الله ؛ سنت الله) "12 این

 است ، هیچ فرد یا سازمان یا دولتی حق ندارد یا

  11 قرآن 6:91 12 قرآن 2: 256



انسان ، جهان ، جهان ، اسلام

 12

 خدا آنجاست!  رسول الله (صلی الله علیه وآله) ما را از سیستم در آگاه می کند

 که در حال زندگی هستیم و شرایط آن تا بتوانیم آن را درک کنیم

 و برای آینده خود آماده شویم ، مبادا با شدید مواجه شویم

 عواقب.  اقداماتی که رسول الله (صلی الله علیه وآله) توصیه کرده است

 ما به عنوان "عبادت" یا "نماز" شناخته می شویم که به یک خارجی هدایت نمی شوند

 خدای خدای ، صرفاً تجهیز و آماده سازی ما برای آینده مطلوب است

 زندگی ، بر اساس مکانیسم های "سیستم".

 ما می توانیم توصیه های او را جدی و محتاطانه بگیریم

 برای آینده خود آماده شویم ، یا حقیقتی را که نشان داده نادیده بگیریم و رد کنیم

 ما را با هزینه خودمان

 برای همه اعمال توصیه شده توسط رسول الله (ص) این است

 چیزهایی که لازم است برای مواردی که باید با آنها روبرو شویم.

 دین نظام است و نام این نظام اسلام است.  هیچ یک

 به هر حال می تواند آن را تغییر دهد ، به آن اضافه کند یا از آن کم کند.  رسول الله

 (saw) این سیستم را بر اساس وحی الهی به ما اطلاع داده است.  او

 این صلاحیت را داشت که به نیابت از خداوند صحبت کند ، اما این اختیارات را دارد

 از زمان عزیمت بشر به بعد بعدی ، از انسان گرفته شده است.

 عقاید مذهبی شخصی (فتوا) کسی را مقید نمی کند!

 همه ، از حضرات ابوبکر (ره) و حضرت علی (ره) گرفته تا یک

 امروز فرد حق دارد نظرات خود را بیان کند و

 درک دین.  اما هیچ کس صلاحیت گفتگو را ندارد

 از طرف دین ، ​​الله یا قرآن.  بنابراین ، تنها مرجع

 الزام آور همه ما محمد (ص) است.

 محمد (صلی الله علیه و آله) به همه ، از جمله همه آینده ، خبر داد

 نسلها ، 1400 سال پیش از کارهایی که باید انجام دهیم. 

 مسئولیت هر فرد با خودش است.  تابع بودن

 دیگری به هیچ وجه فرد را از خود راحت نخواهد کرد

 مسئولیت ها

 احمد هلوسی

 آنتالیا ، 1990


13

 2

 خود را بشناسید - خود را کشف کنید

 واقعیت ضروری

 اساس همه دانش بر اساس شناخت خدا است. 

 دانش کسی که خدا را نمی شناسد بی معنی است.

 "آنها به سادگی ارزیابی (مظاهر

 صفات مشخص شده با نام) الله. "  8

 "آیا کسی را دیدی که خواسته های بی اساس خود را خدایی کرد و بنابراین

 که خداوند در راستای دانش خود گمراه کرد (فرض)

 و توانایی او را در درک واقعیت مهر و موم کرده و چشم انداز خود را پوشانده است؟ "9

 "به (تصور وجود) خدایی روی آورید (نمای بیرونی)

 مظاهر قدرت یا خود متوهم شما) غیر از خدا. "10

  8 قرآن 22:74

 9 قرآن 45:23

 10 قرآن 28:88

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد