BTmusic

BTmusic

باتو موزیک
BTmusic

BTmusic

باتو موزیک

یه لحظه بخند


فرشته گفت :

پس قرارمان این باشد

هر چه انسان روی زمین

انجام داد نتیجه اش را ببیند


خدا گفت:

غیر از دل شکستن

که جواب آن را خودم می دهم


آدم بـــــــــودن


     عــــــــــبارت قشــــــــــنگیه 


   چـــــــــون فـــــــرقـــــــــــی بــــــــین


             "زن و مــــــــــرد" 


               نــــــــمـــــیزاره


        قلــــــب و مغـــــــز آدمـــــــا 


    جنـــــــــــسیت نــــــــداره ...


شخصیت خانواده اصن ربطی به خود آدم نداره



بلال و ذرت مکزیکی و چُس فیل رو ببین 


همشون تو یه خانواده بزرگ شدن


 ذرت مکزیکیشون لات شد 

چس فیل بی تربیت 

فقط اون بلال نماز خون در اومد توشون 


‏چند سال پیشا با یه دختره آشنا شدم بعد یه مدت داداشش فهمید زنگ زد لاتیشو پر کرد بهم گفت ببین تو اصلا جنگنده هارو میشناسی؟

منم گفتم یه f14 یه f16 در این حد



بعد گفت : بابا تو خیلی اسکلی خواهرم از تو اسکل تر که با تو رفیق شده بعد قطع کرد


بعد یه مدت فهمیدم فامیلیش جنگنده بوده


اونجا که سیاوش قمیشی میگه 

 هرگز نخواستم که تورو با کسی قسمت بکنم 

آدم فکر می کنه مخاطبش ته دیگ ماکارونیه 


دختره نیمرخ هیکلش مث رشته کوه البرزه!!

کمه کم ۱۵۰ کیلو وزنشه


پست گذاشته:

دوس پسلم منو دوس نداله ، پیشی بیا منو بخول !!!!


لامصب تمساح تورو ببینه فرار میکنه 


کیفیت آپارتمان های مسکن مهر جوریه که...







داشتم با هندزفری آهنگ گوش میدادم، همسایمون زده به دیوار میگه داداش قبلی رو یه بار دیگه پلی کن 



:

‏حیوون خونگی بودن خیلی سخته

فکر کن یه سگِ پیرِ بی‌حوصله باشی هی یه دماغ عملی بیاد قلقلکت بده، نتونی بش بگی نکن پفیوز، من جای پدرتم


:

 همسر ملانصرالدین از او پرسید: فردا چه می کنی؟


گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه می چینم.


 همسرش گفت: بگو ان شاءالله

ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا یا هوا آفتابیست یا بارانی!!

از قضا فردا در میان راه به راهزنان رسید و اورا گرفتند و کتک زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: کیست؟

ملا گفت: ان شاءالله که منم!


 همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها


خداوند در قران می فرماید:


«و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛»

هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» (کهف/ 23-24)


A,z:


 الهی همیشه بهترین افکار به سراغتون بیان و درست ترین تصمیمات رو بگیرید

الهی از شادی اونقدر پر بشید که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه.

الهی اونقدر غرق خوشبختی بشید که تا عمق بی انتهای رضایت برسید

الهی همیشه تنتون سالم باشه و عاقبت به خیر بشید

الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشید

الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که امیدی باشید برای رسوندن روزی خیلیا.

و الهی که خدا همیشه هواتونو داشته باشه. الهی آمین





در این دنیا که پایانش مردنهhttps://batomusic.blogsky.com/1399/10/11/post-238/ ....



خنده

شما برو تو یخچال هر چی داری رو بریز تو قابلمه؛ یخرده آب و ادویه بریز توش و دست آخر دوتا تخم مرغ و یه گوجه بزن.

چیزی که بدست میاد به احتمال 90% یه غذای گیلانیه گیلانیه




حکایتhttps://batomusic.blogsky.com/حکایت-سلطان-محمود-غزنوی


پنبه دزد، دست به ریشش می کشد .

#پنبه_دزد_دست_به_ریشش_میکشد



تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. 

بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند ؛ یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد.

شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد. 

صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم .

قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را . 

قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند. 

قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند.

ناگهان یکی از همان تاجرهای دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند . 

قاضی گفت: دزد همین است و به تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یکساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.


از آن به بعد وقتی می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند:


 پنبه دزد، دست به ریشش می کشد .



شکر گزار باشیم

http://batomusic.blogsky.com/شاکر-نعمتهای-خداوند-باشیم-