BTmusic

BTmusic

باتو موزیک
BTmusic

BTmusic

باتو موزیک

تست هوش%

*تست هوش*


اگر شما فکر می کنید که جزو افراد باهوش هسیتید بگویید، اشبتاه در کجاست؟

۱۲۳۴۵۶۷۸

۱۲۳۴۵۶۷۸



یعنی الان شما روی این موضوع تمرکز کردید !؟

من نگفتم که اشبتاه در اعداد است !!!


کلمه هستید ''هسیتید'' و کلمه اشتباه ''اشبتاه'' نوشته شده بود!!


پس بهتر نیست برگردیم از اول راهمنایی بخونیم؟؟؟؟!!!


حتی کمله راهنمایی رو هم اشتباه خوندی !!


پس بهتره برگردیم اول دبستان چون کلمه ''کمله'' رو هم اشتباه خوندی !!


پس برگردیم از مهد کودک بخونیم !

.

حتی کلمه مهد کودک هم اشتباه بود !!


چرابرگشتی بالارو نگاه کردی؟؟!


بزار زنگ بزنم یبمارستان روانی ها 


کلمه بیمارستان هم اشتباهی بود؟؟!!!


الوووووو اروژانس یکی بیاد اینارو ببرهههههههه !!


هههههههههه حتی نمتیونی کلمه اورژانس رو بخونی.

دیدی "نمیتونی" رو هم درست نخوندی !


من دیگه حرفی ندارم...


جالب است بدانید که  تصورات ذهنی ... 

http://batomusic.blogsky.com/Ganon

سرت به کار خودت باشه!

دختر بچه‌ایی داخل تاکسی بغل دستم

نشسته بود، و لواشک میخورد

گفتم مگه نمیدونی لواشک بده و واسه 

سلامتی مضره؟! چرا میخوری؟

گفت پدر بزرگم 115 سال عمر کرد!

با تعجب پرسیدم؛

چون لواشک میخورده؟!

گفت؛ نه !

چون سرش تو کار خودش بود...!

چنان قانع شدم که الان سه روزه که با کسی 

حرف نزدم....!



مطالب بیشتر

http://batomusic.blogsky.com/بگذار-نبودنت-را-حس-کند-آنکه-حضورت-را-ندید-


خنده

پسری قبل از اینکه عروسی کنه باباش بهش یک ورق داد و گفت شب عروسیت این ورقو به خانومت بده و تو هیچوقت اینو نخون! روزها گذشت و بابای اون پسره مرد؛ پسره از یک دختره ثروتمند خواستگاری کرد و شب عروسیش فرا رسید و طبق وصیت باباش عمل کرد و ورقه رو به دختره داد و وقتی که دختره اونو خوند یک کشیده زد به پسره و گفتش الان منو طلاق بده!

رفت و از یک دختره فقیری خواستگاری کرد و شب عروسیش فرا رسید و همون ورقو به اون دختره داد و بازم اونو کشیده زد و گفتش منو باید طلاق بدی!!!


رفت و یک دختر از فامیلش خواستگاری کرد و قبل اینکه وارد اتاق بشه ورقو بهش داد و بهش گفت قبل اینکه منو بزنی بگو ایا وصیت بابامو قبول کردی درحالی که چشمان دختر پر اشک بود یک کشیده اونو زد و گفت منو طلاق بده!!!


پسره حالش گرفته بود و به قصد مسافرت سوار هواپیما شد نزدیک این پسر یک دختر زیبایی نشسته بود در حالی که فکر و ذهنش متن اون نامه باباش بود به دختره گفت این ورق توش وصیت بابام نوشته شده است آیا امکان داره اونو برام بخونی چون بابام گفته این وصیتو من هرگز نخونم، دختره ورقو باز کرد و خوند و شروع به سر و صدا کرد و به پسره گفت اگه من جای تو بودم خودمو از اینجا مینداختم زمین! پسره هم که از زندگیش خسته بود تصمیم میگیره که خودشو بندازه زمین درحالی که خودشو پرت میکرد به فکرش رسید که الان من خودمو کشتم پس حداقل متن نامه رو میخوندم اما وقتی خودشو پرت میکرد نامه هم از دستاش تو هوا جدا شده و معلوم نیس الان دست کیه از یابنده خواهش و التماس میکنم بگه که توی نامه چی نوشته شده بود!


فحش ندید منم تو کف نامه ام...